گردانندگان سایت camonitor پس از مصاحبه با آقای باخیتژان کپبائف، رهبر جنبش ضدّ فاشیستی، دربارۀ تأسیس یک حزب ضدّ نژادپرستی در قزاقستان، و دریافت واکنشهای بسیار و پاسخهای متعدد و متفاوت خوانندگان در قبول یا ردّ این ایده، تصمیم گرفتند این موضوع را با مشارکت کارشناسان در زمینهها و تخصصهای مختلف ادامه دهند. آن چه در پی می آید نظرات برخی از کارشناسان در این باره است:
۱. ماکسیم قزناچویف (سیاستمدار)
«چنین حزبی ۸ تا ۱۰ درصد آراء رأیدهندگان را میتواند برای خود کسب کند».
تردیدی نیست که فعالان این گروه با قصد و نیت پاکی فعالیت میکنند؛ چراکه در حال حاضر، بدون پیگیری منافع شخصی و در واقع، برای مقاومت در برابر رشد ملّیگرایی تلاش میکنند. با این حال، تاکنون فقط آغاز فرایند ساختار این حزب جدید را اعلام نمودهاند، درحالی که برای این گروه ابتکاری، برنامه ریزی پیچیدهای از جمله تأمین مالی و سرمایهگذاری برای این حرکت سیاسی باید انجام شود. آنان باید جلسه تشکیل دهند و کمیتۀ سازماندهی تعیین کنند تا به مسئلۀ ثبت نام حزب بپردازد.
در قالب کمیتۀ سازماندهی، این ساختار میتواند تا مدتی طولانی وجود داشته باشد و در عین حال، با فعالیت سازمانی و اطلاعرسانی به رأیدهندگان، به فعالیت خود ادامه دهد. اما روشن است که برای ثبت نام این حزب به منظور مشارکت در انتخابات مجلس آینده، وقتی نماندهاست. از این رو، بهتر است فعالیتهای خود را بر انتخابات سال ۲۰۲۴ـ۲۰۲۶ میلادی متمرکز کنند.
لازم به ذکر است که موضوع انترناسیونالیسم از سوی حزب حاکم «خصوصی» شدهاست. بر این اساس، پیدایش یک حزب جدید با موضوع و برنامۀ مشابه حزب حاکم، حامیان حزب «نور آطان» را تضعیف خواهد کرد. به همین دلیل، ممکن است مقامات کشور برای چنین حزبی محدودیت ایجاد کنند.
علاوه بر این، حزب کمونیستی تلاش میکند در مسائل ایدئولوژیک از موضوع انترناسیونالیسم نیز استفاده کند. بنابراین، در چارچوب نظام حزبی، جایگاهی سیاسی برای حزب جدید باقی نمیماند. البته احتمالاً فرصت ثبت نام و مشارکت موفقیتآمیز در انتخابات وجود دارد و در آیندۀ نزدیک، به دلیل انتقال قدرت در کشور و تحولات در حزب نور آطان احتمال موفقیت این حزب در میدان سیاسی وجود دارد.
با توجه به اینکه جامعۀ ما به چندین جناح تقسیم شدهاست، این ساختار سیاسی میتواند بخشی از جمعیت رأیدهندگان را جذب کند. علاوه بر این، اگر آنها تنها بر مسائل ایدئولوژیک (انترناسیونالیسم) متمرکز نشوند و فعالیت وسیع و گستردهای نیز در مسائل اجتماعی داشته باشند، میتوانند موفق شوند و دایرۀ حامیان خود را گسترش دهند.
از نکات مهم دیگر این ساختار جدید آن است که آنان در یک جناح چپ فعالیت میکنند، اما در این بخش، علاوه بر حزب سوسیال دموکرات ملّی، حزب کمونیستی هم فعالیت میکند. در هر صورت، از ابتکار این گروه تا تأسیس حزب سیاسی فاصلۀ زیادی هست و حتی اگر فرض کنیم آنان در این مسیر هیچ مشکلی ندارند و با موفقیت ثبت نام میکنند، این حزب حامی محکم و نقش مهمی در سیاست نخواهد داشت. اما سهم خود را از ۸ تا ۱۰ درصد رأیدهندگان دریافت خواهد کرد و این برای تشکیل بخشهای مختلف در مجلس میتواند کافی باشد.
۲. سریک مالیوف (روزنامهنگار)
«این جنبش، انترناسیونالیستی نیست».
لازم است از اصول اولیه شروع کنیم. پیدایش انترناسیونالیسم به خودی خود یک روند مثبت بود، اما بعدها از این حرکت برای مقاصد متفاوت استفاده کردند. ملیگرایان نیز از انترناسیونالیسم استفاده کردند؛ به عنوان مثال، ملّیگرایان روس مدارس ملّی ملل دیگر اتحاد جماهیر شوروی را میبستند و زبانهای ملّی غیرروسی را به رسمیت نمیشناختند و ارزشهای ملّی، تاریخی و فرهنگی ملتهای دیگر را به فراموشی سپردند. اگر این نمونه را به عنوان انترناسیونالیسم حساب کنیم، در واقع، در راستای بیاعتبار کردن این مفهوم تلاش کردهایم.
تمایل قزاقها را برای بازگشت به ریشههایی ملّی نمیتوان به عنوان فاشیسم در نظر گرفت. فاشیسم، یعنی اینکه در تاتارستان سعی میکنند مدارسی را که به زبان تاتاری آموزش میدهند، ببندند. ما میخواهیم به زبان مادری خود صحبت کنیم، نه زبان روسی. همچنین، میخواهیم تاریخ قزاقها و نه تاریخ امپراتوری روسیه را بخوانیم. آیا میتوان این را ملّیگرایی نامید؟ آیا مبارزه با این پدیده و ایده صحیح است؟
من فکر نمیکنم که برای قزاقستان ملّیگرایی یک تهدید به شمار آید. ما از فرایندهای طبیعی باید عبور کنیم و نمیتوان آنها را متوقف کرد؛ به عنوان مثال، %۹۱ از دانشآموزان قزاق در مدارس قزاقی تحصیل میکنند و این رقم سالانه رشد خواهد داشت.
خودآگاهی قزاقها بهسرعت در حال افزایش است و بهخوبی درک میکنند که انترناسیونالیسمی که برای دولت ما پیشنهاد میشود، فرایندی بسیار مضر و خطرناک است. از آنجا که عموم مردم از این جنبش حمایت نمیکنند، ما نمیتوانیم سخنی دربارۀ موفقیت این حرکت سیاسی بگوییم.
آیا مقامات کشور از ابتکارهای جنبش ضدّ فاشیستی حمایت و پشتیبانی خواهند کرد؟ من فکر نمیکنم دولت از آنها حمایت کند! البته ممکن است دولت در برخی از منافع کوتاهمدت از این جنبش ضدّ فاشیستی استفاده نماید، اما این عمل آنها میتواند اشتباه بزرگ و سرنوشتسازی برای دولت باشد. در واقع، دولت نمیتواند مانع تبدیل این حرکت سیاسی به یک حزب شود و تنها مشاهدۀ توسعۀ فعالیت آنها از سوی دولت نیز صحیح نمیباشد.
چه اتفاقی در حال روی دادن است؟ در حقیقت، مبارزات ایدئولوژیک میان «وتنیکها»[۱] (یا همان ضدّ فاشیستهای گروه کپبائف) و بقیۀ جامعۀ قزاقستان در حال رخ دادن است!
۳. ادیار گانیف (فعال مدنی)
«جامعه به خط قرمز رسیدهاست و فقط دو راه وجود دارد».
مأموریت و هدف جنبش ضدّ فاشیستی چیست؟ ظاهراً هدف آن، حمایت از حقوق و آزادی مردم، صرفنظر از ملیّت و وضعیت اجتماعی آنان بر اساس قانون کشور است. به یاد میآوریم که نورسلطان نظربایف صلح و زندگی مسالمتآمیز بین اقوام و تحمل مذهبی را به عنوان سیاست داخلی خود اعلام کرد. آیا این موضع انترناسیونالیستی نیست؟! با این حال، در طول تمام این سالها، به علت قبیلهگرایی، مانع از حضور نمایندگان سایر ملیّتها در نهادهای اقتصادی و سیاسی کشور شدند. ساختارهای دولتی که بدین صورت شکل گرفتهاند، در تمام سطوح دولتی، فقط از منافع خود دفاع میکنند. دلیل اصلی اجازه نداشتن نمایندگان سایر ملیّتها برای ورود به میدان سیاست، ندانستن زبان قزاقی میباشد؛ چراکه زبان ابزار سیاسی و وسیلهای برای دسترسی به منابع مختلف است. در عین حال، واضح است که نپذیرفتن زبان بینالمللی روسی، عواقب بدی درپی دارد و جامعه اخیراً این مشکلات را درک میکند.
چنانکه تجربۀ بینالمللی نشان میدهد، سیاست انزوا منجر به بحران دولت و عقبماندگی در سطح اقتصادی میشود و باید فهمید فردی که فقط زبان قزاقی میداند، در کیفیت علمی و کار خود محدود است. آری، ممکن است مخالفان بگویند که زبان روسی در تمام جهان فراگیر نیست. اما من نمیفهمم چرا شما باید پایگاه موجود را از بین ببرید؟! علاوه بر این، بعید است پایگاه علمی مشابهی در کشور ایجاد شود که دسترسی گستردۀ مردم را برای تسلط بر زبان انگلیسی یا چینی فراهم کند. شایستۀ توجه است که در حال حاضر، رئیسجمهور جدید ازبکستان تلاش میکند که زبان روسی را در زندگی عمومی ازبکستان رواج دهد.
برای بالا بردن سطح زبان قزاقی، لازم است انواع ادبیات، کتابهای درسی و غیره که در سراسر جهان استفاده میشود، به زبان قزاقی ترجمه و منتشر شود که این روند بسیار طولانی است؛ به عنوان مثال، سازمان غیردولتی «Olttyk Audarmu Buryuro» در اجرای طرح «دانش جدید؛ ۱۰۰ کتاب جدید به زبان قزاقی در علوم اجتماعی و انسانی» فقط توانست هجده کتاب در سال گذشته ترجمه و منتشر کند در حالی که قرار بود این تعداد به چهل کتاب برسد.
اما دربارۀ پرسش شما، معتقدم که جنبش ضدّ فاشیستی در امور واقعی امروز، بهویژه مبارزه با فساد اقتصادی کشور اهمیت بسیاری دارد. ما کاملاً درک میکنیم که قبیلههای موجود (کسانی که در رأس این فساد هستند،) خود را نابود نخواهند کرد، ما برای نابودی آنها نیاز به نیروی خارجی داریم.
وقت آن رسیدهاست که مقامات کشور توجه داشته باشند جامعۀ ما به خط قرمز رسیدهاست و تنها دو راه فراسوی آن وجود دارد: ایدئولوژی فاشیسم (و عواقب آن، مانند جریان مهاجرت ملیّتهای دیگر از کشور و محکومیت جامعۀ جهانی) و ارائۀ واقعی حقوق و آزادی شهروندان قزاقستان بدون در نظر گرفتن ملیّت آنان.
در شرایط فعلی، تأسیس یک حزب انترناسیونالیستی نیز بهسختی ممکن است؛ چراکه انترناسیونالیسم باید دکترین کلّ کشور و دولت باشد و ایدههایش باید در حزبی باشد که هدف آن کسب آرای رأیدهندگان است. در عین حال، ظهور یک حزب جداگانه مبتنی بر انترناسیونالیسم، در حقیقت، یعنی به رسمیت شناختن نقض حقوق شهروندان ملیّتهای دیگر در کشور، و مقامات کشور این را نخواهند پذیرفت؛ به عنوان مثال، تلاشهای ناموفق برای تأسیس یک حزب چندملیّتی در قزاقستان به نام «عدالت» میتواند نمونۀ خوبی در این راستا باشد و من خود یکی از کسانی بودم که با خانم «اولسیا خالوبازار» برای ایجاد حزب عدالت تلاش میکردم.
به نظر من، بسیار مهم است که چگونه روشنفکران قزاق از ظهور چنین جنبشی استقبال کنند و اصولاً موقعیت و نظرات آنها به عوامل بسیاری در کشور بستگی دارد. اما آیا روشنفکران قزاق متوجه این مطلب هستند که جامعۀ قزاقستان آهسته به سوی ایدئولوژی فاشیستی پیش میرود؟ به طور کلی، اکنون همۀ مردم در قزاقستان انتظار دارند که به آنان گفته شود: «با وجود همۀ مشکلات، قزاقستان سرزمین مشترک ماست و باید با هم و کنار هم برای آیندۀ کشور کار کنیم؛ چراکه ما تاریخی مشترک داریم».
۴. کازبیک بیسیبایف (وبلاگنویس)
«مشکلاتی جدی در جامعۀ ما وجود دارد و نمیتوانیم این مشکلات را نادیده بگیریم».
من فکر میکنم که اختلاف در نوع مفاهیم هست. کلمۀ «فاشیسم» در اتحاد جماهیر شوروی دربارۀ آلمان هیتلری استفاده میشد، در حالی که در کشورهای دیگر، معمولاً از کلمۀ «نازیسم» استفاده میکردند و منطقی است که جنبش ضدّ فاشیستی در قزاقستان زمانی باید ایجاد شود که در جامعۀ آن فاشیسم وجود داشته باشد، در حالی که این ایدئولوژی را در جامعۀ قزاقستان نداریم!
اما دربارۀ ایجاد حزب مورد نظر نیز باید گفت که این مسائل را نباید ساده در نظر گرفت. پس از فروپاشی شوروی، مفهوم «ملیّت» در بیشتر سرزمینها به جای «قومیّت» در نظر گرفته میشود. در سایر نقاط جهان، این واژه به معنای طبقۀ سیاسی، حقوقی و شهروندی استفاده میشود. اما جنبش ضدّ فاشیستی از کلمۀ انترناسیونالیستی دقیقاً چه چیزی میفهمد؟ از سوی دیگر، باید پذیرفت که ظهور و پیدایش احزاب بر اساس الگوی انترناسیونالیستی، نشاندهندۀ این است که جامعۀ ما مشکلاتی جدی دارد و نمیتوان این مشکلات را نادیده گرفت.
در اینترنت، جنگ واقعی بین گروه انترناسیونالیستی و ملّیگرایان شدت یافتهاست، البته این جنگ در فضای مجازی اتفاق میافتد، اما به تجربه میدانیم که از مبارزۀ مجازی تا جنگ داخلی یک قدم راه بیش نیست! بر اساس اتفاقات درون کشور در حوزۀ آگاهی عمومی، متوجه میشویم که بسیاری از چیزها را از دست دادهایم.
منبع
https://camonitor.kz/
[۱] این اصطلاح دربارۀ کسانی استفاده میشود که تلاش میکنند شوروی و ارزشهای آن را دوباره زنده کنند.
نظر شما